تاریخچه ورزش باستانی ایران
ورزش باستانی ایران که آن را به نام ورزش زورخانهای هم میشناسیم، علاوه بر اینکه فعالیتی جهت نیرومندسازی عضلات و آمادگی جسمانی است، به مثابه فعالیتی روحی و معنوی نیز قلمداد میشود و از تقدس قابل توجهی برخوردار است.
ورزش باستانی-ورزش مقدس ایرانیان
ارتباط میان تعلیم جسمانی همراه با تزکیه نفس را در گفتههای زیر مییابیم: گزنفون مینویسد: «ایرانیان اقسام دانستنیهای ورزشی را فرا میگرفتند و چون تمام این مراحل را میگذراندند به خصال پهلوانی متمایز میگشتند و آنان را گُردَک یعنی جوان گُرد مینامیدند….»
ورزش باستانی زورخانه ای، برای ورزشکاران باستانی تنها وسیله ای برای دست یافتن به اندامی مناسب و سلامتی نیست، بلکه وسیله ای برای ارتباط معنوی با خداست.
زورخانه، که مکان ورزشی باستانی مقدس ایرانیان و جایگاه زور و قدرت است، عنوان محلی تاریخی است که در آن کشتی گیران ایرانی تحت تعلیم و تعلم قرار می گیرند. این ورزش در نگاه اول شبیه حرکات نامتعارف بدن سازی و آئروبیک به نظر می رسد. اما حرکات باستانی کاران، ترکیبی از حرکات چرخشی دراویش همراه با ضربات آهنگین و وزنه های چوبی سنگینی است که آن را در داخل گود چرخانده و به هوا پرتاب می کنند.
در یکی از زورخانه های شمال تهران با ورزشکاری برخورد کردم که می گفت این ورزش برای ما بسیار مقدس است. او که شلوار گلدوزی شده ی سنتی را به تن داشت می گفت که این ورزش ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک می کند. او می گفت: برای این که بتوانی وارد گود هشت گوشه ی زورخانه که درست در نقطه ی مرکزی زورخانه واقع شده بشوی باید یک سری مراسم مشترک را به اتفاق دیگر ورزشکاران انجام دهی.
به اعتقاد او این ورزش باستانی و این زورخانه است که نیروی کشتی گیران ایرانی و رشته کشتی را تامین میکند و در واقع کشتی ایران هر چه دارد از همین ورزش زورخانه ای است. با وجودی که رشته ی ورزشی کشتی، یکی از ورزشهایی است که از جایگاه بین المللی برخوردار است اما در مقایسه با ورزش باستانی رشته ای خسته کننده و کسل کننده است.
ورزش و انجام حرکات پهلوانی جز فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بودهاست. جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قائل میشد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که دراختیار داشتند، شکرگزار بودهاند.بر پایه تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷خورشیدی) بوسیله محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال۷۷۲ه.ق. درگذشتهاست به صورت امروزی بازسازماندهی شد. با این حال بر پایه رفتار و منش تاریخی و اسطورههای ایران زورخانه میتواند حداقل در ایران تاریخی بسیار کهنتر داشته باشد.
پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و… که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود.
در ورزش باستانی، اداوات کاربردی، الهام گرفته شده از ادوات جنگی است، مثلاً «میل» صورت تغییر یافته گرز است، «کباده» همان «کمان» است، «سنگ زورخانه» همان «سپر» است و «طبل زورخانه» یادآور طبل جنگی یا همان کوس است و گود زورخونه محلی برای پرورش تن و روح اما در این میان خواندن اشعار هم حکم همان رجزخوانی میادین جنگی را به خوبی ایفا کرده است با این تفاوت که در اشعار رجزخوانی هدف ترساندن حریف و غلبه بر او بوده، اما در اشعار زورخانه ها هدف القای توان و نیرو به ورزش کاران است که در این میان اشعار مورد نظر را با چاشنی پند و اندرز در مسیر غلبه بر نفس در نظر گرفتند.
مرشد در زورخانه حکم صوفی یا عارفی را دارد که با خواندن اشعاری حماسی هدفش القای توان و نیروی ورزش است.
پیدایش زورخانه:
پیدایش زورخانه بر می گردد به زمانهای خیلی قدیم که جنگهای تن به تن انجام می شد و تعلیم فنون جنگی در آن عصر به سبک و شیوه مخصوص انجام می گرفت زیرا عملیات جنگی آن روز عبارت بود از اسب سواری ، چوگان بازی، تیر اندازی و کشتی و… که تعلیمات آن برای هر مملکتی ضروری بود.